انشای ما درباره عید
به نام خدا
که همه ما دانشآموزها و معلمها را آفرید تا بتوانیم درس بخوانیم و آقا معلمها هم بتوانند درس بدهند و نانشان را از این راه در بیاورند و مثل شمع بسوزند و راه را برای ما کور و کچلهای مردم روشن کنند. ما هم هیچی نفهمیم و هی بپرسیم: آقا اجازه این یعنی چی، اون یعنی چی؟ و حوصله معلم عزیزمان را که قرار است بعد از عید برایش یک جفت جوراب با جنس عالی بخریم را سر ببریم و او هم به ما بگوید: لطفاً هر چه زودتر آدم بشوید، کار داریم!